روزی در آخر ساعت درس یک دانشجوی دکترای نروژی سوالی مطرح کرد:
استاد شما که از جهان سوم می آیید، جهان سوم کجاست !؟
فقط چند دقیقه به آخر کلاس مانده بود. من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم
به آن دانشجو گفتم :
جهان سوم جایی ست که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد
"پروفسور محمد حسابی"
حتی شمارش آن همه کارهای بزرگی که دکتر حسابی در حق این مملکت کرد، ظرفیت می خواهد. من بر این باورم که فقط عشق به وطن می تواند چنین نیروی عظیم و پایان ناپذیری بوجود آورد. هنوز هم اگر ایران، ایران است ؛ هنوز اگر سرپاست؛ هنوز اگر چیزهایی هست که به بودنشان افتخار می کنیم ؛ به یمن وجود دکتر حسابی هاییست که عشق می ورزند، بی چشمداشت...ای کاش بفهمیم
حقیقتا اینطوره و جز این نیست...!
کاش بفهمیم
کاش به یاد بسپاریم ما ایرانی ها حافظه ی خوبی نداریم
سلام خیلی قشنگ بود ای کاش قدر می دونستیم