برای او که دوست داشتنش با من متولد شد

امروز همان روزی ست که من سیزده سال انتظارش را میکشیدم
و سیزده سال امروز را، رخ دادنش را، چگونه بودنش را برای خودم ترسیم میکردم
و سیزده سال لذت امروز را هر روز چشیدم

و امروز، اینجاست...
و ای کاش من هم آنجا بودم
من هم آنجا بودم تا لمس میکردم تک تک ثانیه ها را

گاه با هم بودن چه معجزه ایست که اینگونه رخ دادنش دور میشود
و گاه چه سخت می آموزی که زیبا ترین لذت های زندگی، ساده ترین ها هستند

تولد دوباره ات مبارک.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد