-فکر می کنی این وقت شب کسی داره از دماوند میره بالا ؟
-: آره...یه عالمه مورچه...میرن بالا...
-؟! فکر کنم الان خواب باشند ها...!
-: نه نیستن، دارن میرن بالا چون من دارم می بینمشون...
-اون بالا چی هست که دارن می رن بالا ؟
-: وقتی رسیدن تازه می فهمن هیچی نبود...ولی الان نمی دونن
-شاید میرن که با هم باشند...؟
-: آخه وقتی فهمیدن هیچی نبود دیگه اینا یادشون نمیاد !
-خوب...موقع بالا رفتن شعر هم می خونن ؟
-: نه...ساکت ساکتن...فقط صدای پاشون می پیچه توی کوه
-اگه بهشون بگیم چی ؟ باور می کنن ؟
-: نه....هرگز...میگیم..خیلی میگیم...ولی انگار اصلا نمی شنون...باور ندارن مارو
-شاید از این با هم بودن لذت می برن...
سلام
به مناسبت این روز بزرگ میخونه ی * حضرت عشق *
آپ شد
منتظرتم
منتظرم نذاری زیاد ها ؟
قبانت
موفق باشی
فعلا.......
-----یا حق ! ---------
شاید از اینکه با هم بودن لذت میبرن!...
واااااااای این یعنی راحتی و پرواز!
باور کن از همون با هم بودن لذت می برن !
گل
گل
از باهم بودن لذت میبرن؟یا به باهم بودن دچارند؟
باور ندارن مارو......
بی خیال بیا به رویاهاشون شک نکنیم
راستی دلم برای تنهایی خودم سوخت!
گل
دسته گل !
یه وقت آپ نکنی !