تنها گناه تو این بود که معنای سکوت زنانه را نمی دانستی
در واژه نامه ی مردانه ات سکوت زن یعنی ادا و عشوه
یعنی حجب و حیا
یعنی نجابت
در لغت نامه ی من اما
سکوت زن یعنی بغض و کینه
یعنی خشم و نفرت
یعنی شاید روزی برای خرید بسته ای سیگار رفته
و هرگز بر نگردم
تو نخواستی معنای این سکوت را بفهمی
واژه نامه ی خود را ورق زدی
آسان تر بود که قهوه ات را سر بکشی
و فکر کنی با کسی بحثم شده است
همکلاسی یا همکار
و همه چیز با بوسه ای با خوشی تمام می شود
تنها اگر تکه ای از سکوت ام شنیده می شد
سکوتی از جنس سیاهچاله های فضایی
به همان ژرفی
به همان تاریکی و ترسناکی
آن وقت می فهمیدی
که چرا
ماه هاست برای خرید بسته ای سیگار رفته
و هنوز بر نگشته ام
شاید
آن وقت می فهمیدی
که همه ی راه ها به اتاق خواب ختم نمی شود
--؟؟
نمی شود مدام انرژی داد و انرژی نگرفت...
از چشمه خشکیده دیگر حتی یک قطره هم نمی جوشد...
گاهی روحت با تمام کوچکی اش بزرگ می شود برای بزرگی ِنداشتهء قلبهای ِ بزرگ...
چرا اینجا اینقدر صحبت از جسم است ؟
چرا می گویی زیباییها را تنها با چشم می توان دید ؟
چرا اینقدر راحت خط بطلان می کشی بر تمام آنچه بزرگی یک روح به آن تعلق دارد ؟
این جمله های ناآشنا را دیگر برایم زمزمه نکن !
پی نوشت : توی نامه چارلی چاپلین به دخترش یک جمله هست که برای من قداستش نهایت است :"تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری "
سلام؛ خسته نباشی
خوب نوشتی
موفق باشی ...
میدونی من هیچ وقت حس خوندن چیزای طولانی رو ندارم ولی خیلی گیرا بود...از همون اولش...دلت خیلی پره مثل اینکه...فکر میکنم بهتره فقط بخونیمش...شاید قضاوت برای ما نباشد...در مورد جمله ی چارلی چاپلین هم همه ی گفتنی ها رو گفتی به نظرم!
راستی قبلی من بودم:-)
آن قطع نخست را واقعا دوست داشتم. حسش حسابی آشنا بود . شاید روزی دلم می خواسته چنین حرفهایی بشنوم یا حتی بگویم...نمی دانم.
مجبورم چیزی بگویم: همیشه از این سخن چاپلین بدم می آده. متاسفم اما مدام احساس می کنم با این حرف به شعورم توهین می کند.
عذر خواهی بابت این صراحت
سلام
چی کار کردی این بار٬!خشکم زد پای دستگاه!آخر حرف بود...
-که همه ی راه ها به اتاق خواب ختم نمی شود
که برای خریدن بسته ایی سیگار...
که واژه نامه ی زنانه...-
نمیتوانستم حتی اگر میخواستم بنویسم که:روزی برای تجربه ی دیگر بار و مکرر حسرت بی تو قدم زدن خواهم رفت و تو هیچ وقت....
نه نمیتوانستم در قالب زنانه اش هم به این گیرایی نمیشد!
در خور تحسین نه در خور ستایش بود...ستایشت میکنم!
شاید فقط یه متن بود بی شآن نزول شایدم...اما انگار دمادم نوشتنش سنگین بودی
عالی بود آذین
دیگه نمینویسی؟
دختر معرکه‌ای!