- چیه ؟ تو فکری ؟
- من ؟ نه...!دارم آسمونو نگاه می کنم، تو فکرمی کنی اون بالا چی می گذره ؟
- تازگیا خیلی ساکتی، تو خودتی ...می خوای با هم حرف بزنیم ؟
- یاد این شعر فروغ افتادم، خیلی قشنگه، گوش کن :
"ستاره های عزیز
ستاره های مقوایی عزیز
وقتی در آسمان دروغ وزیدن می گیرد
دیگر چگونه می شود به سوره های رسولان سرشکسته پناه آورد ؟ "
- باشه، اگه نمی خوای چیزی بگی ...فقط می خواستم بدونی که می بینم که اون آدم قدیما نیستی.
نگرانت نیستم چون می دونم که از پسش برمی آی .فقط می خواستم...
- ...
- ...
- همین بودنت بزرگترین کمکه .چیزی نیست ...شاید فقط بزرگ شده ام .همین
سلام
خوبی؟؟
وبلاگه زیبایی داری
موفق باشی
خوش حال می شم اگه به من سر بزنی
بای
کار قشنگی کردی.جای جالبیه.راستی یه وبلاگ دیگه هم مثل خودت هست اما ادبی تره.آدرسش اینه:
www.nightlight.blogsky.com
بزرگ که میشوی دگر آن انسان قدیمی نیستی بزرگتر که میشوه در ازدحام کوچه ی تنهایی فراموشت میشود کیستی و در انسان بودن و انسان وار زیستن....وای اگر فراموشت شود چیستی!
سلام وای چقدر enter!!!!!
قشنگ مینویسی موضوع هات......
میدونی هیچ پیکری برای وزن عشق نحیف نیست جز.....
زیباست خیلی